مسیحیت پارسی persiachristianity

مسیحیت پارسی        persiachristianity
پرچم پرافتخار ایران

یکشنبه

گفتگو با هرمز شریعت به بهانه راه اندازی تلویزیون جدید مسیحی هفت

.
تلویزیون جدید مسیحی «هفت» از ژانویه سال ۲۰۱۲ با هدف نشر كلام خدا در بین فارسی زبانان آغاز بكار كرد و این بهانه ایی شد تا در این راستا «مسیحیت پارسی» گفتگویی را با مدیریت آن شبكه انجام دهد.
 (به نقل از محبت نیوز)
 در روزگاری که ارتباطات رسانه ای مرزهای زمینی را پشت سر نهاده و امواج و فرکانس های ماهواره ای و همینطور اینترنت ابزاری شدند تا رسانه ها به عنوان رکن اصلی دموکراسی و آگاه سازی در خدمت بشریت باشد اما شرایط در ایران به نحوی است که تیغ سانسور و نگاه امنیتی به هر آنچه برخلاف خواست حکومت جمهوری اسلامی است به عنوان عبور از خط قرمزها قلمداد می شود و زندان، شلاق و شکنجه و اعدام نتیجه آن خواهد بود. اما در شرایطی که جامعه ایران با وجود تمام محدودیت ها با افقی روشن یعنی گرایش شهروندان به مسیحیت روبروست نقش رسانه های مستقل و امین در جامعه مسیحیان ایرانی پررنگتر از همیشه خواهد بود.
 راه اندازی تلویزیون جدید ۲۴ ساعته مسیحی « هفت» به منزله گامی پر اهمیت در این راستا به شمار می رود و می تواند پل ارتباطی مطمئنی برای برقرار نگه داشتن ارتباطی مناسب برای جامعه ایرانی و بخصوص هموطنان مسیحی باشد.
تلویزیون مسیحی «هفت» از ژانویه سال ۲۰۱۲ با مدیریت چهره نام آشنای جامعه مسیحیت یعنی كشیش «هرمز شریعت» و همكاران ایشان آغاز به كار كرده است. بدلیل اهمیت این موضوع «سامان كامور» مدیر «محبت نیوز» با کشیش هرمز شریعت به بحث و گفت و گو پیرامون نحوه فعالیت و اهداف و برنامه های مدیران تلویزیون «هفت» پرداخت که در ادامه می خوانیم.
*پیش از آنکه بخواهیم به موضوع تاسیس «شبكه تلویزیونی هفت» بپردازیم، سولات را ازخود شما شروع می کنم و خواهشمندم برای كاربران توضیح دهید كه از چه زمانی تعالیم مباحث و آموزه های روحانی و خدمت به جامعه مسیحیان در رسانه های گروهی به ویژه تلویزیون را آغاز کردید؟
هرمز شریعت: آروزی ما همیشه خدمت بوده و برای همین در شمال کالیفرنیا و در بین جامعه ایرانیان بشارت و برپایی کلیسا را آغاز کردم. در ابتدا و قبل از حادثه 11 سپتامبر، بر این نظر بودیم که تلویزیون پل ارتباطی خوبی است بین ما و ایرانی های شمال کالیفرنیا. برای شروع کار سی دقیقه برنامه در هفته را در یک کانال محلی گرفتیم و شروع به کار کردیم. این تصمیم در سال 1998 و در حقیقت 14 سال پیش انجام شد. به طور مشخص در شروع کار با محدودیت هایی مثل کمبود امکانات و تجهیزات روبرو بودیم ، به عنوان مثال یک دوربین دست دوم داشتیم من کنار خیابان می ایستادم و یک موعظه نیم ساعته ضبط می کردیم. یک سرود هم کنارش می گذاشتیم و همین می شد یک برنامه نیم ساعته، ولی اکثر مواقع هر وقت برنامه پخش می شد، بر سرخود می کوبیدیم که یا صدای خراب بود یا تصویر کیفیت مناسب نداشت و در حقیقت تجریه و امکانات کافی را نداشتیم. همین مقدمه ای بود تا به دنبال آن باشیم و بدانیم که برای کار تلویزیونی باید از کجا و چطور شروع کنیم. در همان دوران تعداد کانال های تلویزیونی لس آنجلسی و کانال های غیر مسیحی که عمده آنها سیاسی و تجاری بودند روز به روزبیشتر می شدند.
سال 1999 با آنها تماس گرفتیم و در خواست کردیم که نیم ساعت تا یک ساعت در هفته وقت برنامه به ما بدهند. تعداد این کانال ها در آن زمان بین 10 تا 12 کانال بود، ولی هیچ کدام از آنها حاضر نشدند به ما این فرصت را بدهند، حتی گفتیم بابت این کار به شما هزینه پول می دهیم، اما آنها بازهم موافقت نکردند! مدیران تلویزیون لوس آنجلسی گفتند مردم ایران از مذهب خسته شده اند. شما هم حالا یک مذهب دیگر هستید. بعضی از آنها می گفتند پیغام شما با پیغام ما جور در نمی آید و در نتیجه وقتی برای این موضوع به ما نمی دادند. یک دو سالی به دنبال آنها بودیم. تا اینکه در ماه دسامبر سال 2001 یکی از آنها به ما زنگ زد، فکر کنم تلویزیون پارس بود. آنها نیاز مالی داشتند بر همین اساس موافقت کردن که یک ساعت در هفته به ما برنامه بدهند. ولی شرط گذاشتند و گفتند قرداد باید یک ساله باشد و پول یک سال را هم باید از پیش و به صورت تمام و کمال پرداخت شود. خوب ما هم پولی را در کلیسا و در بانک جمع کرده بودیم که یک ساختمان بخریم. چون جایی که داشتیم کوچک بود. خداوند برکت داده بود و تعداد زیادی به مسیح ایمان آورده بودند و جای ما تنگ بود.و دو سرویس مراسم هم داشتیم. در هر صورت درخواست آنها را قبول کردیم، دعا کردیم و خداوند گفت که این پول را بجای ساختمان سازی، بدن من و ذهن مردم ایران را بسازید. خلاصه پول پس اندازمان را یکجا تقدیم اینها کردیم و یکسال برنامه گرفتیم. از همان ابتدا عزیزان زیادی با ما تماس گرفتند و نجات ها و معجزات خداوند شامل ما شد. اوضاع طوری رقم خورد که مدیریت کانال، وقتی برنامه های ما بطور زنده اجرا می شد می آمد، نگاه می کرد و می دید که به عنوان مثال تمام چراغ های تلفن برنامه روشن بود و جالب اینکه می گفت وقتی من خودم اینجا برنامه دارم مردم تا این حد تماس نمی گیرند. خلاصه اینکه عزیزان ایرانی اینقدر تشنگی شان را به حقیقت و خداوند نشان دادند و مدیر تلویزیون هم وقتی دید استقبال تا این حد گسترده شده وقت برنامه ما را دوساعت کرد و به دنبال آن کانال های دیگر هم درهایشان برای ما و دیگران گشوده شد. این طوری بود که خدا این افتخار را نصیب ما کرد که کار تلویزیون را آغاز کنیم و پیشرو باشیم و به دنبال آن دیگران هم آمدند و اضافه شدند و به لطف خدا در حال حاضر سه یا چهار تا کانال تلویزیونی داریم.
* با این توصیف به موضوع تاسیس شبکه ۲۴ ساعته مسیحی و تلویزیون تازه تاسیس «هفت» برگردیم، اصلن چرا سون یا هفت؟ دلیل انتخاب این نام چه بوده ؟
هرمز شریعت: خوب ما برای اسم خیلی دعا کردیم و عزیزانی که در فیس بوک همراهان ما هستند می دانند که نظرخواهی هم کردیم. خیلی، شاید هفتاد هشتاد تا اسم از خود ما و از دیگران پیشنهاد شد که برای آنها مرتب دعا می کردیم. می گفتیم خداوند یک اسمی پیش روی ما قرار دهد که هم معنی دار باشد، هم جامع باشد و هم ساده. خوب اسامی مسیحی با معانی جالب هم بود، ولی برای غیر مسیحیان زیاد جذاب نبود. برخی اسامی یا طولانی بودند مانند «نجات عیسی مسیح» یا چیزهایی شبیه به این. خلاصه بعد از مدتی تعداد انتخاب ها را کاهش دادیم. اسم هایی را انتخاب کردیم که هم ساده و هم معنی دار و جامع بودند. یعنی برای مسیحی و غیر مسیحی جذابیت داشت. سه یا چهار اسم به فینال رسیدند که یکی از آنها هم همین اسم بود. در جلسه ای با کارمندان موضوع را به مشورت گذاشتیم، دعا کردیم و رأی دادیم و شبکه هفت برنده شد. البته اسم دومی هم بود که با اختلاف کم رای نیاورد. اگر درست یادم باشد «کانال الف» بود.
* شما در طول این سال ها تقریبن درهمه تلویزیون های مسیحی فارسی زبان اجرای برنامه داشتید و بسیار هم موفق بودید، سوال اینجاست با توجه به تجربیاتی كه در طول این چند سال بدست آوردید، فكر می كنید تلویزیون «هفت» چه ویژگی نسبت به سایر تلویزیون های مسیحی دارد و اهداف و افق شما برای این خدمت جدید چیست ؟
هرمز شریعت: سوال خوبی است. چون واقعن فیض خداوند بود که شامل ما شد و همانطور که گفتم شروع کردیم، اما در شروع کانال های دیگر نقش اساسی داشتیم. بیشتر از پنج سال در پشت پرده کانال هفت خدمت کردم و تلاش شد که این کانال راه اندازی شود. همینطور تاسیس کانال «محبت» که جزو بنیانگذاران آن بودیم و جای خوشحالیست که خداوند فرصت این خدمت را به ما داد. مهم رویا و آن روش و آن پیغامی است که خدا به ما داده که به نظرم تا حدودی با دیگران متفاوت است. به عنوان مثال «sat 7» که مدیر آن از دوستان بسیار عزیزم بود. آقای «تری اسکات» که من خیلی برای ایشان احترام قائلم و خدمات متقابل زیادی بین ما و ایشان صورت گرفت. ولی اگر متوجه باشید و بدانید، روش «Sat 7» با روش ما کاملن فرق می کند. اصلن «Sat 7» کانالی است برای مسیحیان با خط مشی ملایم و بشارت مستقیم صحبت درباره مذهبیون و دعوت به نجات محور کار آنها نیست.
ما هم بیش از آنکه عشق تلویزیون 24 ساعته داشته باشیم عاشق ایران هستیم. آرزوی من پیشرفت کار در راه خداست. اینکه جلوی تلویزیون باشیم یا نه اصل نیست . حتی مثلن در این یک سال اخیر، با «Sat 7» صحبت کردم و گفته شد که ما نمی خواهیم چند کانال مختلف باشد و پیشنهاد همکاری دادیم. ایشان با محبت و منطقی گفتند که شما به عنوان یک مبشر و به عنوان کسی که در کالیفرنیا و اروپا کلیسا تأسیس کرده اید شخص شناخته ای هستید و گقتند هویت آنچه كه می خواهند با هدف ما همخوانی ندارد که كاملن قابل درک هم بود. البته همچنان همکاری هایی با کانال «Sat 7» داریم و یک سری از برنامه های جوانان و کودکان را که برای آنها مناسب بود پخش کرده اند و خواهند کرد. در مرحله ای با کانال «نجات» گفتگو کردیم. آنها نیز زیاد مایل نبودند که همکاری داشته باشند. خوب کانال «محبت» را هم می دانید که اصلن یک مسیر دیگری را پیش گرفته که با این هدف های ما کاملن فرق می کند. مدتی دعا کردیم و گفتیم خداوندا تو اگر نمی خواهی که ما روی تلویزیون باشیم ما هیچ اصراری نداریم. ولی  خداوندا شما یک مأموریتی را به ما محول كردید و ما می خواهیم به مأموریت مان امین باشیم. ولی هر چقدر بیشتر کار کردیم این بیشتر تأیید شد که خداوند می گوید نه. کارم هنوز تمام نشده و اگر در مكان دیگری به شما جا نمی دهند خودتان کانال جدیدی را آغاز کنید و آنچه را که به شما گفتم اطاعت کنید. یعنی خداوند به ما یک طرح و نقشه ای داد. برای نجات ایران، برای تبدیل جامعه ایران و امروز دست ما باز است که به کمک عزیزان و پشتیبانی دیگران آن را انجام دهیم و تازه اول کار هستیم. خلاصه اینکه «شبکه هفت» هدفش در یک کلمه تبدیل است. یعنی ما می خواهیم ببینیم که زندگی ها تبدیل شده و هدف دیگر ایجاد تغییر است و نه اینکه یکی بیاید و بگوید که منم مسیحی ام یا منم مسیح را دوست دارم. می خواهیم زندگی اش تغییر پیدا کند و از بند های شخصی آزاد شود. بعد می خواهیم خانواده ها شفا پیدا کنند و تبدیل در خانواده بیاید. تغییر بین روابط زن و شوهر و بچه ها در محیط خانواده و اجتماع. می خواهیم به عزیزانمان این را بیاموزیم که چگونه می توانند در محل کار یک کارمند نمونه باشند. اگر رئیس هستند، یک رئیس نمونه باشند. یعنی می خواهیم این تبدیل و مسیحی بودن را عملن در زندگی ببینند . اگر معلم اند، مدیر یا تاجر هستند هر در كجایی كه قرار دارند مسیحی وار زندگی کنند. می خواهیم جامعه ایران حتی اگر مسائل سیاسی آن را هم مد نظر نگیریم دارای روابط و ارزش های تازه شود. و این مسیح است که قدرت تبدیل دارد. هدف «کانال هفت» هم همین است.
* در میان صحبت هایتان به ایران و زندگی مردم اشاره کردید، با توجه به موقعیتی كه امروز در كشور ما برای مسیحیان بخصوص نوكیشان مسیحی وجود دارد، همانطور كه مطلع هستید بسیاری از كلیساها تعطیل و یا از ورود نومسیحیان جلوگیری می شود. حال سوال اینجاست آیا مردم در این موقعیت می توانند تلویزیون مسیحی را جایگزین كلیسا كنند ؟
هرمز شریعت: جایگزین خیر! ولی رسانه می تواند کمک بزرگی باشد. چون محدودیت هایی که در ایران وجود دارد و در شرایطی که کلیساهای عمومی و حتی کلیساهای خانگی در محدودیت هستند و جفا بیشتر شده و صدها رهبر کلیساهای خانگی در این یک سال دستگیر شدند و کلیساهای خانگی خیلی هایشان بسته شدند این روش مناسب ترین روش به نظر می آید. با توجه به شرایط ایران، در واقع باید بگوییم، تلویزیون می تواند نقش اساسی داشته باشد. جایگزین کلیسا نمی تواند باشد چون کلیسا جمع ایماندارانی است که کنار هم زندگی می کنند. ولی می تواند مشوق باشد، حتی می تواند عامل باشد. ما می توانیم از طریق تلویزیون نه تنها تعلیم بدهیم، بلکه می توانیم نمونه بدهیم که چگونه یک جمع دو، سه یا پنج نفره یا حتی خانواده ها دور هم جمع کنیم. وقتی از کلیسا صحبت می کنیم هرجایی است که دو یا سه نفر جمع بشوند. حتی وقتی در عهد جدید می بینید، می بینیم که خانواده ها هم دور هم جمع می شدند. در هر صورت تلویزیون می تواند عاملی باشد برای تقویت شخصی ایماندارنی که تک افتاده اند، برای این که روابطشان درست شود و همینطور می تواند به آنها یاد دهد که چطور کلیسا باشند. پس تلویزیون نمی تواند جایگزین باشد ولی می تواند عاملی باشد که کلیسا ها تقویت شوند و یا حتی شروع بشوند.
* با توجه به نكاتی كه فرمودید حالا از بینندگان چه انتظاری دارید و یا اصلن چطور می توانند در این راه با شما هم خدمت شوند؟
هرمز شریعت: یکی از ویژگی های اصلی «شبکه هفت» به عنوان یكی از هدف و ارزشهای اصلی ما این است که این شبکه متعلق به همه مسیحیان است. مقصودم فقط دریافت نیست بلکه خدمت است. در دعا خدا بطور واضح بارها با من صحبت کرد که شبکه هفت را به تو یا گروه شما نمی دهم که فقط از عطایای شما استفاده بشود. فقط خودت جلو بنشینی و بگویی که حالا یک عطیه تعلیمی هم دارم و بشارت را انجام می دهم. این را به طور واضح شنیدم که خداوند گفت که من این شبکه را می دهم و این شبکه جایی است که برای همه فرزندان من است و تنها متعلق به یک فرزند من که تو هستی نیست. اشتیاق و آتشی كه خدا به ما داده همین است. بطور كلی و خاص خداوند در دعاها به من گفت كه من فرزندان بسیاری در سراسر جهان دارم پر از عطایا ، استعداد و اشتیاق كه متاسفانه بدلایل متفاوت و موقعیت و محدودیت ها كه خواه دولتی و یا سیاسی هستند نمی توانند از آن خوب استفاده كنند.
ولی «شبکه هفت» مكانی است كه این فرزندان خدا با استعداد های خود با آنچه كه خداوند به آنان بخشیده از این طریق به ملت خدمت کنند. در نتیجه «شبکه هفت» همانطور که خواهید دید بسیاری از بینندگان خودشان تولید کننده برنامه ها خواهند بود.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

مزامیر نخستین كتابی كه در ایران توسط كشیشان به چاپ رسید !

  .بر اساس‌ مدارک‌ موجود، نخستین‌ کتابی‌ که‌ در ایران‌ چاپ‌ شده‌، مزامیر داوود ‌ است‌ که‌ در 1047 هجری قمری، 1638 میلادی به‌ زبان‌ و خط‌ ارمنی‌ در 572 صفحه‌ در جلفای‌ اصفهان‌ و به‌ دست‌ کشیشان‌ ارمنی‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.
 
 
(به نقل از محبت نیوز)
« مسیحیت پارسی» - این‌که‌ ارمنیان‌، پیش‌ از دیگر گروه‌های‌ قومی‌ ـ زبانی‌ ساکن‌ ایران‌ توانسته‌اند در ایران‌ چاپ‌خانه‌ای‌ از آن‌ خود تاسیس‌ کنند و آزادانه‌ به‌ چاپ‌ و نشر منابع‌ مسیحی‌ بپردازند و در میان‌ اقوام‌ جهان‌ مقام‌ پانزدهم‌ را از حیث‌ قدمت‌ چاپ‌ احراز کنند، دلایل‌ بسیاری‌ دارد که‌ مهم‌ترین‌ آن‌، محیط‌ آزاد و تشویق‌آمیزی‌ بود که‌ به‌ویژه‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ صفوی‌ (حک: 996ـ 1038قمری) و فرمان‌روایان‌ دیگر این‌ سلسله‌ برای‌ آن‌ها ایجاد کرده‌ بودند‌.
ارمنیان‌ حدود سی‌ سال‌ پس‌ از کوچ‌ به‌ جلفای‌ اصفهان‌، احتمالن در دهه 1020 قمری، 1610میلادی، «بصمه‌خانه‌»ای‌‌** در این‌ شهر دایر و چاپ‌ کتاب‌ را آغاز کردند. بر اساس‌ مطالعات‌ «لئون‌ میناسیان» درخصوص‌ تاریخ‌ ارمنیان‌ ساکن‌ ایران‌، «خاچاطور»، خلیفه ارمنیان‌، به‌ توسعه چاپ‌خانه‌ بسیار علاقه‌مند بوده‌ و در 1049 قمری، 1639 میلادی، راهبی‌ را به‌ نام‌ «هُوانِس‌ وارداپِتْ» برای‌ آموختن‌ فن‌ چاپ‌ به‌ اروپا فرستاده‌ است.
.
«اسماعیل رایین» در جزوه‌ی اولین چاپ‌خانه ایران می‌نویسد: «اولین کتابی که در ایران و حتا کلیه کشورهای خاورمیانه در 185 سال بعد از اختراع چاپ توسط گوتنبرگ چاپ شد، کتابی است به زبان ارمنی که در سال 1641 میلادی (1020هجری شمسی) با کوشش خلیفه «خاچاطور گیساراتی» در کلیسای وانک جلفای اصفهان به چاپ رسیده، این سال (1641 میلادی) یک سال پس از چاپ نخستین کتاب در آمریکا بوده است.»
نخستین چاپ‌خانه- یا به قول «میرزا صالح شیرازی» باسمه‌خانه- که توسط خود ایرانیان در ایران دایر شد، چاپ‌خانه‌ای سربی بود که گویا در سال 1232 قمری به وسیله «میرزا زین‌العابدین تبریزی» از روسیه وارد ایران شده و در تبریز دایر شد.

کار چاپ‌خانه حروف (سربی) تبریز یک‌سال بعد از مرگ عباس میرزا تعطیل شد و تقریبن ده سال بعد‌، چاپ‌خانه حروفی دیگری که در تهران تاسیس شده بود نیز بسته شد. و درست زمانی که انواع مطبوعات در جهان متجدد به چاپ می‌رسید، ایران برای مدت بیش از 60 سال از چاپ‌خانه‌های سربی محروم ماند و چاپ ایران منحصر به چاپ سنگی شد. چاپ سنگی نسبت به چاپ سربی دردسر کم‌تری داشت و از آن‌جایی که با سنت خوش‌نویسی و ترسیم تصاویر هم‌راه شد مورد استقبال بیش‌تری واقع شد.
چند سال پس از این که نخستین چاپ‌خانه سربی (‌حروفی) در ایران دایر بود، باز به همت عباس میرزای ولیعهد، «میرزا جعفر تبریزی» (میرزا جعفر مهندس) برای تکمیل فن چاپ و آموختن چاپ سنگی عازم مسکو شد. در این هنگام میرزا صالح شیرازی- که به قولی پدر چاپ ایران و موسس نخستین چاپ‌خانه در ایران بوده است- وزیر تهران بود، او هم «میرزا اسداله» نامی را که از اهالی فارس بود به همین منظور به سن پترزبورگ فرستاد. این دو تن حدودن بعد از هشت سال، دست‌گاه چاپ سنگی را به ایران آورده و هر دو را در تبریز (محل حکم‌رانی عباس میرزا) به کار انداختند. اولین کتاب‌های چاپی که از این چاپ‌خانه در آمد، قرآن و غزلیات حافظ بود. پنج سال بعد، این چاپ‌خانه از تبریز به تهران منتقل شد و از این پس بود که فن چاپ به سرعت در ایران رشد کرد.
روزنامه نیز از دیرباز در ایران وجود داشته است. «گفته می‌شود که «صاحب بن عباد» کاتب و وزیر مشهور آل‌بویه (متوفی به سال 1358 قمری) روزنامچه داشت و وقایع روزانه را در آن ثبت می‌کرده و بنابراین روزنامه در زمان‌های قدیم به معنی دفتر یادداشت‌ها و گزارش‌های روزانه به کار می‌رفته است.» ولی روزنامه به مفهوم امروزی آن از زمان محمدشاه قاجار در ایران پیدا شده است. در زمان محمدشاه، اوراق کوچکی مشتمل بر حوادث و اخبار گوناگون دربار و دولت، و در محیط دربار منتشر می‌شد که نویسندگان آن، خود دولتی‌ها بودند و این اوراق کاغذ اخبار نامیده می‌شد که ظاهرن ترجمه‌ی تحت‌اللفظی «نیوزپیپر» است.
بعد از تعطیل کاغذ اخبار، به مدت هشت سال ایران روزنامه نداشت، تا این‌که در دوران سلطنت ناصرالدین شاه ، به همت امیرکبیر روزنامه‌ای به نام «روزنامچه» تهران، و سپس روزنامه «وقایع اتفاقیه»‌ منتشر شد.
————————————-

رادیو كوچه
1- میناسیان‌، لئون‌، «اولین‌ چاپ‌خانه‌ در ایران‌»، در مجموعه‌ مقالات‌ پنجمین‌ کنگره تحقیقات‌ ایرانی‌ ، ج‌ 1، به‌کوشش‌ مرتضی‌ تیموری‌، اصفهان‌: دانش‌گاه‌ اصفهان‌، 1354 ،ص244
2- همان،ص242
* – تغییر معنی باسمه از نقش روی جامه یا کاغذ به چاپ و طبع به دوره صفویه بازمی‌گردد. ظاهرن اصطلاح «باسمه‌خانه» (بصمه خانه) به معنی چاپ‌خانه نیز نخستین بار در ایران همین عهد به کار رفته است. چنان‌که در فرهنگ سه زبانه «گازوفیلاکیوم لینگو پرساروم» (ذیل «باصمه خانه») که یکی از کشیشان کرملی در ایران به نام آنژلوس سن ژوزف در 1670 تالیف آن را به پایان رسانده و در 1684 به چاپ رسیده است «باصمه خانه» «کارخانه بصمه جی» و «مطبع» معنی شده است.(رک، http://turkoloji-iran.blogspot.com/2007/12/blog-post_20.html )
3- میناسیان،1354،،پیشین،ص243-245
4- رائین، اسماعیل ،اولین چاپ‌خانه ایران،تهران،1347،ص17
5- تقی‌زاده‌، حسن‌، «چاپ‌خانه‌ و روزنامه‌ در ایران‌»، کاوه‌ ، دوره جدید، سال‌ 2، ش‌ 5 (رمضان1339ق)،ص12
6- همان،ص13
7- هاشمی‌ دهکردی‌، حسن‌، «چاپ‌ سنگی‌: حیات‌ تازه‌ای‌ در کتابت‌»، فصل‌نامه هنر ، ش‌ 7 (زمستان1363)،ص
محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

اعتقادات دینی تاثير بسزايی در استفاده صحيح از اينترنت دارد

.
استفاده اجتناب ناپذير جوانان عصر مدرن کنوني بدون آگاهي از خطرهاي احتمالي ناشي از آن از جمله فرار، اغفال از سوي شرکت هاي غيرقانوني و ... را براي آنان به همراه داشته که دوري از آنها فقط بوسيله آموزش والدين نسبت به پايبندي به اصول اخلاقي و مذهبي امکانپذير خواهد بود.
(به نقل از محبت نیوز)
به گزارش «مسیحیت پارسی» امان قرايي جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت:‌ عصر کنوني اينترنت جايگزين مطالعه جوانان شده و اين معضل به شمار آمده چرا که دستيابي آسان به اطلاعات بوسيله اينترنت مانع از بکارگيري قدرت هوش در آنان مي شود.
وي ادامه داد: استفاده بدون کنترل جوانان از اينترنت، آسيب هاي اجتماعي از جمله پرخاشگري، فرار، دوستي هاي شتابزده و يا ازدواج هاي ناپايدار را نيز مي تواند براي آنان به همراه داشته باشد.
همچنين چت کردن هاي غيرمعقول، دزدي، کشف حسابهاي بانکي و ... بوسيله اينترنت موجب اختلال در فعاليت هاي روزمره ساير افراد جامعه مي شود.
قرايي تصريح کرد: جلوگيري از آسيب هاي اجتماعي ناشي از اعتياد به اينترنت به ميزان آگاهي جوانان بستگي داشته که اين امر نيز فقط با هدايت صحيح والدين و تقويت اعتقادات دینی جوانان امکان پذير است.
وي يادآور شد: جواناني که در خانواده هاي مذهبي پايبند به اصول اخلاقي تربيت شده اند به ندرت اغفال شده و با آگاهي به استفاده از اينترنت و ساير رسانه هاي ديجيتال مي پردازند.
*ضرورت ارتقاي آگاهي والدين نسبت به اينترنت
در ادامه محمود عظيمي جامعه شناس و عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور افزود: اينترنت يک ابزار ارتباطي مدرن است که حذف آن از فعاليت هاي روزانه جوانان امکان پذير نيست و بايد از آن بطور مناسب استفاده شود.
وي خاطرنشان کرد: استفاده مناسب از اينترنت و ساير پديده هاي فناوري عصر مدرن به ارتقاي سطح اطلاعات والدين همپاي فرزندانشان نياز دارد.
عظيمي در مورد نقش والدين در هدايت جوانان به استفاده صحيح از اينترنت اين گونه بيان داشت: در صورتي که والدين اطلاعات کمي نسبت به اينترنت داشته باشند از استفاده فرزندشان از اين ابزار مهم تکنولوژي ممانعت بعمل آورده و در نهايت اين محدوديتها منجر به استفاده نامناسب جوانان از اينترنت مي شود.
وي توصيه کرد: والدين بايد سطح دانششان را در مورد اينترنت افزايش داده و به فرزندانشان نيز در مورد استفاده صحيح اين ابزار تکنولوژي در فضاي مدرن کنوني آموزش دهند.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

غسل تعمید در آبهای سرد روسیه


.این مراسم در چهل نقطه از روسیه برگزار شد. تنها در مسکو شصت هزار نفر غسل تعمید را بجا آوردند و در این هوای سرد تن به آب زدند
به سیاق سنت هر ساله، هزاران ارتدوکس در روسیه برای انجام مراسم غسل تعمید تن به آب زدند.
 (به نقل از محبت نیوز)
 اگرچه دمای دو درجه سانتیگراد زیر صفر برای زمستان های سرد و سوزان مسکو دمایی دلپذیر است.

در سالهای اخیر این مراسم به یکی از دیدنی ترین و جذاب ترین مراسم روسیه بدل شده و روز بروز به تعداد بازدیدکنندگان و شرکت کنندگان افزوده می شود. اتفاقی که کلیسای ارتدوکس را هم خوشحال کرده است.


محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

حكم ارتداد در صورت بازگرداندن یك خانواده پناهجوی مسیحی به افغانستان


 



.
درخواست پناهندگی بیوه ای افغان به همراه سه دخترش برای دومین مرتبه از سوی دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در دهلی نو رد شد. این اقدام در حالی انجام گرفته است که نگرانی هایی از زندان شدن این افراد به اتهام "ارتداد" در صورت دیپورت به کشورشان، افغانستان وجود دارد.
 
(به نقل از محبت نیوز)
 به گزارش"مسیحیت پارسی"، به نقل از منابع خبری مسیحی، بیوه ای افغان به همراه سه دخترش که نام هایشان به دلایل امنیتی فاش نمی شود، پس از اینکه درخواست اولشان درماه اکتبر 2009 از سوی دفتر "یو- ان" رد شد اخطاریه دیپورتی از سوی وزارت کشور هند دریافت نمودند.
این مادر و سه دخترش به علاوه دختر چهارم که او نیز با داشتن یک فرزند بیوه شده است درخواست دوباره ای در جولای 2011 تسلیم سازمان "یو - ان" نمودند. اما این بار این سازمان تنها درخواست دختر چهارم به همراه فرزندش را پذیرفت. بقیه آنها دیگر اجازه مکاتبه با دفتر کمیساریای عالی پناهندگان را ندارند و در حال حاضر به عنوان مهاجرین غیرقانونی در کشور هند روزگار می گذرانند.
رهبر جامعه مسیحیان افغان در دهلی نو، آقای عبید س. مسیح در این مورد گفت: "تمام اعضای این خانواده با دلیلی مشترک افغانستان را ترک کردند. همه آنها مسیحی اند و با مشکلاتی مشابه دست و پنجه نرم می کنند. حال که دو نفر از یک خانواده پذیرفته شده و مابقی رد شده اند پس  به یقین مشکلی در دستگاه تصمیم گیری کمیساریای عالی پناهندگان وجود دارد. ما معتقدیم که دفتر کمیساریای عالی پناهندگان کاملن کورکورانه و بدون هیچ تحقیق، پرس و جو و در نظر گرفتن حقایق تازه و خطر واقعی که آنها را در وطنشان تهدید می کند درخواست آنها را رد کرده است."
فشارها در ماه ژوئن 2011 بر دفتر کمیساریای عالی پناهندگان در دهلی نو رو به افزایش گذاشت. دلیل این فشار ها رد درخواست پناهندگی هشت خانواده مسیحی افغان بود که به تازگی به دلیل جفا ها از وطنشان فرار کرده بودند. درخواست هر هشت خانواده مسیحی افغان مانند این بیوه و دخترانش بخاطر این رد شده بود که گفته می شد آنها شرایط قید شده در بند 6B اساسنامه کمیساریای عالی پناهندگان را ندارند. این بند به این موضوع اشاره دارد که شخصی به عنوان پناهنده پذیرفته است که ترس مستدلی از آزار و اذیت بخاطر نژاد، مذهب، ملیت و یا دیدگاه های سیاسی اش داشته باشد..." از زمان اعمال فشار ها تا کنون دو پرونده از هشت پرونده خانواده های افغان پذیرفته شده، دو پرونده دوباره بسته شده اند و مابقی در انتظار بازگشایی بسر می برند.
غفلت کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در پذیرش پناهجویان مذهبی در هند و دیگر کشور ها سبب شد که آقای جف دونکان، از اعضای کنگره آمریکا الحاقیه ای را ارائه دهد که اهمیت آزادی مذهب بین المللی را در کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل افزایش می دهد. این الحاقیه که در ماه جولای پیشنهاد شده است هیات سازمان ملل را ملزم می سازد که درخواست های پناهندگی را بازنگری کرده و کارکنانش را آموزش دهد تا از "رنجش های آتی برای پناهندگان مذهبی جلوگیری شود."
آقای آیدان کلی، مدیر منطقه خاورمیانه در سازمان آی-سی-سی در این خصوص گفت: "در سال 2011 دست کم دو مسیحی در افغانستان توسط دولت کرزای زندانی شدند، یکی وحشیانه توسط طالبان سر بریده شد و تقریباً تمامی مسیحیان افغان در ترس از جفا به سر بردند. نه تنها شواهدی از بهبود وضعیت این مسیحیان در دست نیست بلکه نشانه هایی از بدتر شدن اوضاع هم وجود دارد. بازگرداندن این بیوه مسیحی افغان به همراه سه دخترش به افغانستان اگر سبب زندانی شدن و یا اعدامشان نشود، ناگزیر سبب سختی هایی برای آنها خواهد شد. ما از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل می خواهیم که فوری درخواست پناهندگی این خانواده مسیحی را بررسی و تأیید نماید.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

اخاذی یك مصری موجب كشته شدن دو مسیحی شد

.پدر و پسر مسیحی قبطی در روستایی در حومه شهر نجع حمادی مصر به دلیل عدم پرداخت پول به یک مسلمان که قصد اخاذی داشت کشته شدند.
 
 (به نقل از محبت نیوز)
 به گزارش آژانس خبری مسیحیت پارسی، به نقل از سرویس خبری بین المللی آشوریان، یک مرد مسلمان اخاذ پس از اینکه دو مسیحی در حومه شهر نجع حمادی مصر از پرداخت پول زور خودداری کردند، آنها را به ضرب گلوله کشت.
سه روز پیش از حادثه، احمد صابر، از یک پیمان کار مسیحی قبطی به نام معوض اسد مقدار قابل ملاحظه ای پول درخواست کرده بود. بعدازظهر، صابر برای دریافت پول به درب منزل معوض رفت اما معوض از ترس دزدیده شدن از رفتن به داخل خودروی وی برای صحبت کردن خودداری کرد. چهار مرد مسلح به مسلسل از خودرو بیرون آمدند و به سمت وی و پسر 26 ساله اش را که مهندس هم بود شلیک کردند. هردوی آنها در دم کشته شدند.
اسقف شهر نجع حمادی به نام کرولوس گفت که احمد صابر که برای پلیس هم شناخته شده است، از نوامبر سال گذشته مشغول به اخاذی از جامعه مسیحیان قبطی بود و فرزندان مسیحیان را می ربایید و درخواست پول در عوض آزادی شان می کرد. این اسقف گفت: "گزارش تمام این حوادث به پلیس داده و ثبت شده است. نمی دانم که چرا پلیس او را دستگیر نکرده است."
پس از این حادثه بیش از چهار هزار مسیحی قبطی روبروی مقر فرماندهی پلیس نجع حمادی دست به تحصن زده اند تا احمد صابر و همدستانش دستگیر شوند. گزارش شده است که پلیس چهار وسیله نقلیه ضدشورش آورده است تا جمعیت معترض را کنترل کند.
اسقف کرولوس گفت: "من نیروهای امنیتی و مسلمانان روستا را کاملن مسئول ایجاد رعب و وحشت در میان مسیحیان قبطی ساکن آنجا می دانم." ایشان از مقامات در قاهره و وزیر کشور مصر تقاضا کرده است که امنیت قبطی های منطقه نجع حمادی را که بطور مداوم مورد ترور و آدم ربایی هستند، تأمین کنند.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

بشر یک دقیقه به ساعت رستاخیز نزدیک شد

 
.دانشمندان در تاریخ 10 ژانویه 2012 به نشانه بدبینی درباره آینده بشر عقربه شوم "ساعت رستاخیز" را یک دقیقه به جلو بردند، عقربه ای که از سال 1947 تا کنون 20 بار جا به جا شده است.
 
 (به نقل از محبت نیوز)
 به گزارش «مسیحیت پارسی»  به نقل از خبرگزاری مهر، "کنت بندیکت" رئیس هیأت مدیره بولتن دانشمندان اتمی دانشگاه شیکاگو در کنفرانس خبری که 10 ژآنویه 2012 برگزار شد، گفت: اکنون تنها پنج دقیقه به نیمه شب باقی مانده است.
این حرکت نمادین بشریت را یک قدم به پایان جهان نزدیکتر می کند، آخرین تغییر در عقربه های این سال در سال 2010 انجام شده و عقربه در 6 دقیقه به نیمه شب ثابت شد.
بر اساس گزارش لایو ساینس، این ساعت نمادی از خطر قریب الوقوع تخریب و ویرانی ناشی از سلاح های اتمی یا بیولوژیکی، تغییرات آب و هوایی، و دیگر فجایع دست ساز انسانها است و دانشمندان برای تعیین جلو یا عقب رفتن عقربه های این ساعت بر روی ساخت و ساز سلاح های اتمی در گوشه و کنار جهان، وقوع رویدادهای فاجعه باری از قبیل نشت نیروگاه فوکوشیما و رویدادهای زیستی از قبیل خلق ویروس H5N1 متمرکز می شوند.
تاریخچه ساعت رستاخیز
ساعت رستاخیز از سال 1947 به عنوان اخطاری برای دانشمندان اتمی جهان درباره خطرات سلاح های اتمی آغاز به کار کرده است. در آن سال عقربه این ساعت هفت دقیقه تا نیمه شب را نمایش می داد، نیمه شب به معنی نابودی نسل بشر است، این ساعت در سال 1949 به خاطر ارتباطات میان آمریکا و روسیه سه دقیقه به نیمه شب را نشان می داد و در سال 1953، پس از آزمایش اولین بمب هیدروژنی در جهان این ساعت دو دقیقه به نیمه شب را نشان داد.
در سال 1991 این ساعت در خوشبینانه ترین حالت خود قرار داشت زیرا در آن زمان جنگ سرد به پایان رسید و آمریکا و روسیه ساخت سلاح اتمی را متوقف کردند، در آن سال 17 دقیقه به نیمه شب مانده بود.
در سال 2012 وقوع نشت رادیو اکتیو از نیروگاه فوکوشیما در حرکت دادن عقربه ساعت روز رستاخیز به جلو تاثیر شدیدی داشت. از میان دیگر عواملی که در تصمیم گیری بر سر حرکت یک دقیقه ای عقربه این ساعت تاثیرگذار بوده است می توان به رشد توجه نسبت به انرژی اتمی در کشورهایی مانند ترکیه، اندونزی و امارات اشاره کرد.
ساعت رستاخیز چهره ای نمادین است که از سال 1947 در دانشگاه شیکاگو توسط هیات مدیره بولتن دانشمندان اتمی این دانشگاه آغاز به کار کرده است. هرچه عقربه های این ساعت به نیمه شب نزدیکتر شود، جهان به فاجعه ای عمومی نزدیکتر خواهد شد.
پس از جدیدترین تغییری که در عقربه دقیقه شمار این ساعت ایجاد شده، اکنون این عقربه پنج دقیقه مانده به نیمه شب را نشان می دهد. این تغییر در تاریخ 10 ژانویه 2012 انجام گرفته و بازتابی از رویدادهای بین المللی است که برای نسل بشر خطر آفرین هستند.
عقربه های این ساعت از زمان آغاز به کارش تا کنون 20 بار تنظیم شده اند، در آن زمان ساعت 7 دقیقه مانده به نیمه شب را نشان می داد.
تا سال 2007 تنها عوامل تغییر دهنده عقربه ساعت فعالیتهای اتمی کشورهای مختلف بود اما از آن تاریخ به بعد تکنولوژی های عامل تغییرات آب و هوایی زمین و توسعه علوم بیولوژیکی که می توانند ضررهای غیر قابل جبرانی داشته باشند نیز به نگرانی های جهانی افزوده شد.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

حمله یهودیان متعصب به یک زن به خاطر "پوشش نامناسب"

.هنوز یک ماه از تظاهرات هزاران نفره مردم اسرائیل علیه بنیادگرایان یهودی نگذشته که باز خبر حمله آنان به زنی به خاطر "پوشش نامناسب" در "بیت شه مش"، محله ارتدکس نشین اورشلیم، باعث خشم افکار عمومی شده است.
 (به نقل از محبت نیوز)
 به گزارش «مسیحیت پارسی» شهرزاد به نقل از رسانه های اسرائیلی گزارش داد، مردان متعصب یهودی شیشه های اتومبیل این زن را شکسته، چرخ های امن را با چاقو پنچر کرده، ماده رنگ زدا به داخل آن ریخته و سنگ به سوی آن زن پرتاب کردن و او را مجروح ساختند.
ناتالی مشیه، 27 ساله، قربانی این حمله، به روزنامه "هاآرتص" گفت: فکر می کردم عمرم به پایان رسیده و در آنجا خواهم مرد. به گزارش خبرگزاری آلمان، بنا بر اظهارات پلیس اسرائیل، 5 مرد در این رابطه دستگیر شده اند.
ناتالی مشیه که برای آویختن پلاکارد های لاتاری دولتی به محله ارتدکس نشین رفته بود، همچنین گفت که مردان متعصب او را "فاحشه" خوانده اند. وی از ترس به سوی ماشین خود دوید، اما آن ها وی را تعقیب کرده و مورد حمله قرار دادند.
حدود یک ماه پیش نیز توهین و تف کردن دسته جمعی گروهی از این مردان به صورت دخترک دانش آموزی - که از نظر آنان "پوشش مناسب" نداشت - باعث خشم افکار عمومی شده و منجر به تظاهرات بزرگ مردم علیه آنان گردید.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

انتقال ضارب به پزشکی قانونی برای بررسی قصاص چشم


.ضارب فرزاد فروزش برای بررسی درخواست شاکی مبنی بر قصاص چشم به پزشکی قانونی منتقل شد.
 
(به نقل از محبت نیوز)
 به گزارش «مسیحیت پارسی» به نقل از خبرگزاری فارس ، پس از اینکه آخوند فرزاد فروزش، در خرداد  ماه امسال از ناحیه چشم توسط فردی و با اصابت شیشه نابینا شده بود، درخواست قصاص چشم کرد، قاضی پرونده نیز از مسئولان زندان خواست متهم را به پزشکی قانونی منتقل کنند.
برهمین اساس روز دوشنبه گذشته متهم به همراه مأموران زندان به پزشکی قانونی منتقل شد تا کارشناسان تحقیقات پزشکی روی چشم وی را انجام دهند که مشخص شود که قابلیت قصاص چشم وجود دارد یا خیر.
آخوند فرزاد فروزش امام جماعت دانشگاه علوم پزشکی تهران شامگاه 16 خرداد امسال در جریان نهی از منکر از سوی چند نفر مورد حمله قرار گرفت که در جریان این اتفاق بینایی چشم راستش را از دست داد.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

ساختمان مساجد چایخانه و مکتب می شوند

.این عمل‌کردها در حالی‌ اتفاق می‌افتند که مقام‌های تاجیک بارها نگرانی خود از افزایش توجه مردم به اسلام را بیان کرده از افراط‌گرای دینی میان نوجوانان هشدار داده‌اند.
 
  
(به نقل از محبت نیوز)









 بیش از ۷۰ ساختمان مسجد در منطقه جنوبی تاجیکستان به مکتب، چایخانه، بنگاه طبی و اداره‌های فرهنگی تبدیل شده است. هر چند در این چند سال آخر بستن و تخریب بنای مساجد در تاجیکستان وجود داشت، اما این برای نخستین بار است که جای نمازگزاری ساکنان به چای‌خانه تبدیل می شود.
به گزارش «مسیحیت پارسی» به نقل از رادیو كوچه، این عملکرد مقامات در جنوب کشور گروهی از روحانیان تاجیک را نیز ناراحت کرده است. آن‌ها چنین مناسبت مقامات را به دوران شوروی شباهت می‌دهند که اکثر مساجد در آن وقت به محل فراغتی ساکنان تبدیل داده شد و یا خود ساکنان از ترس سیاست زمان مسجدها را چایخانه نام می‌بردند.
در پی تصویب و اجرای قانون نو دین که بر رغم مخالفت‌های دین‌داران قبول شد کلیه اتحادیه‌های دینی از قید دوباره دولتی در کمیته دین تاجیکستان، نهاد ناظر بر فعالیت‌های دینی، در کشور گذشتند. در این میان در ده‌ها مسجد به دلیل موافق نبودن ساختمان‌شان به جای نمازگزاری بسته و ده‌ها مسجد دیگر به دلیل نداشتن اجازه نامه رسمی تخریب شدند.
این عمل‌کردها در حالی‌ اتفاق می‌افتند که مقام‌های تاجیک بارها نگرانی خود از افزایش توجه مردم به اسلام را بیان کرده از افراط‌گرای دینی میان نوجوانان هشدار داده‌اند. این است که صدها دانش‌آموز تاجیک از مدارس دینی کشورهای اسلامی به تاجیکستان بازپس آورده شد و دولت رفتن افراد تا ۱۸ساله به مساجد را ممنوع کرد.
اما مقامات رسمی می‌گویند در ده سال آخر تعداد مساجد در تاجیکستان افزوده بنیاد مساجد در میان ساکنان دارا به سبقتی تبدیل شده است. یعنی‌ هر شخص دارا تلاش می‌کند هرچه بزرگ‌تر و زیباتر مسجدی بنیاد کرده و در خدمت مردم قرار بدهد. این در حالی‌ است که هزاران محصل تاجیک از کمبود درس‌خانه‌ها برخی‌ وقت در روی هولی تعلیم می‌گرند.
اما کارشناسان تاجیک می‌گویند تبدیل مسجدها به چای‌خانه و یا تعلیم‌گاه این راه کاهش دادن شماره مساجد نیست. بلکه افزون کردن اندیشه‌های ضد‌حکومتی در تاجیکستان است. به باور آن‌ها مقامات باید به این مسجدها اجازه فعالیت را می‌دادند اما از ساختمان مساجد نو جلوگری کرده با سرمایه مردم مکتب و بنگاه‌های طبی بنیاد می‌کردند.
حالا بنا بر اطلاع رسمی در تاجیکستان ۴۱ مسجد جامع مرکزی، ۳۴۵ مسجد جامع و بیش از ۳ هزار و ۳۰۰ مسجد پنج‌ وقته عمل می‌کنند که برای فعالیت اجازه دریافت کرده‌اند. علاوه بر این در حال حاضر سند تاسیسی چهار مسجد جامع و بیش‌تر از صد مسجد پنج‌وقته نیز به مقامات پیشنهاد شده و در دست بررسی است.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

حرف زدن از اشرافی‌گری مقام‌های نظام

 

.
علی فلاحیان٬ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن گفتن از «اشرافی‌گری» مقام‌های جمهوری اسلامی در فضای عمومی را «حرام» دانسته و گفته است درباره این مسائل باید در جلسات خصوصی حرف زد.
(به نقل از محبت نیوز)
 به گزارش «مسیحیت پارسی» به نقل از دیگربان،  فلاحیان روز (پنجم بهمن) این مطلب را در پاسخ به این پرسش خبرگزاری فارس مبنی بر اینکه «شمال شهر تهران به خوابگاه مسئولان» تبدیل شده و نظر وی در این خصوص چیست٬ بیان کرده است.
وزیر پیشین اطلاعات گفته است: «حرف زدن درباره اشرافی‌گری مسئولان نظام را حرام می‌دانم و معتقدم این مسائل باید به صورت خصوصی و فقط با خودشان مطرح شود.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود ادعا کرده که جمهوری اسلامی در حال حاضر «مردمی‌ترین» نظام در جهان است و کشور‌های مسلمان منطقه از این نظام الگوبرداری می‌کنند.
به گفته فلاحیان «تمام مستضعفان جهان حتی در کشورهای غنی اروپایی و آمریکا امروز به‌ پا خواسته و ندای عدالت‌طلبی امام و مقام معظم رهبری را لبیک گفته‌اند.»
علی فلاحیان پس از سال‌ها سکوت٬ ماه گذشته فعالیت سیاسی خود را به طور رسمی با فعالیت مجدد «جمعیت فدائیان اسلام» به دبیرکلی محمد مهدی عبد‌خدایی آغاز کرده است.
این جمعیت در یک ماه گذشته انتقاد‌های تند و تیزی متوجه محمود احمدی‌نژاد و نزدیکان رئیس دولت دهم کرده است.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

نگرانی جمهوری اسلامی از گسترش مسیحیت در مالزی !

.
به نظر می رسد جمهوری اسلامی نه تنها نگران گسترش مسیحیت در ایران هستند، بلکه از گسترش مسیحیت در بین مردم مالزی نیز نگران بوده و احساس دلواپسی می کنند!
 (به نقل از محبت نیوز)
به گزارش «مسیحیت پارسی» خبرگزاری ایرنا وابسته به دولت جمهوری اسلامی ضمن انعکاس این خبر به نقل از پایگاه خبری «ماليزيا اينسايدر» مدعی شد که «جميل خير بهاروم» وزير امور اسلامي مالزي با ابراز نگرانی از گسترش مسیحیت در بین مردم این کشور در واكنش به افزايش تبليغ مسيحيت گفته «بايد به جاي تصويب قوانین جديد تلاش شود تا قانون فعلي با قدرت بيشتري اجرا شود.»
قانون كنترل و محدوديت تبليغ اديان غير اسلامي ميان مسلمانان مالزی در سال 1980 تصويب شد. از نظر وزير امور اسلامي مالزي این قانون دچار ضعف در اجراست، اما وزير امور اسلامي مالزي معتقد است كه افسران امور ديني مالزي بايد نسبت به اجراي اين قانون جديت بيشتري نشان دهند.
- شرایط مذهبی مالزی
بر اساس قوانين مالزي تغيير دين مسلمانان جرم محسوب مي شود. کشور مالزی یک جامعه چند دینی است و اسلام دین رسمی این کشور می‌باشد. برطبق آمار منتشر شده در سال 2000 میلادی (4/60 درصد مردم مالزی مسلمان)، (2/19 درصد بودائیسم)، (1/9 مسیحی) و (3/6 درصد هندوئیسم) می باشند.
طبق قوانین این کشور هر فردی که می خواهد از دین اسلام برگردد باید بطور قانونی اظهار نماید، اما این امر هنوز توسط دادگاه‌های داخلی مالزی به رسمیت شناخته نشده است. گفته می‌شود هرکسی می‌تواند ارتداد خود را به یک دادگاه شریعت اظهار کند، اما به طور کل دادگاه چنین مجوزی را به وی نمی‌دهد. خبرگزاری ایرنا مدعی شده که چندي پيش گروه هاي اسلامي در اعتراض به گسترش تبليغ مسيحيت تجمع اعتراضي را در مسجد ملي مالزي برگزار كردند.
مالزی در دهه های اخیر عمومن از مناقشات مذهبی پرهیز کرده است، اما تنش بین مسلمانان و مسیحیان از سال 2009 رو به افزایش است. در آن زمان یک دادگاه حکم داد کاتولیک ها می توانند از کلمه الله برای اشاره به خداوند در انجیل به زبان مالایایی استفاده کنند.
بسیاری از مسلمانان در مالزی بر این باورند که این کلمه به مذهب آنها منحصر است.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

دوشنبه

ورود 3 هزار جلد انجيل به كشور مسلمان نشین ازبكستان

.دولت ازبكستان شرايط لازم را براي ورود محموله‌ای شامل حدود 3 هزار جلد "انجيل"، توسط انجمن مسيحيان اين كشور به اين جمهوری فراهم كرد.
 
(به نقل از محبت نیوز)
به گزارش «مسیحیت پارسی» به نقل از منابع خبری ، براي نخستين بار كميته دين ازبكستان به عنوان يكي از نهادهاي رسمي دولت اين كشور، در خصوص فراهم كردن شرايط و زمينه‌هاي قانوني لازم براي ورود حدود 3 هزار جلد انجيل به داخل اين كشور مسلمان نشين، با انجمن مسيحيان اين جمهوري همكاري كرده است.
به نوشته رسانه‌هاي محلي ازبكستان، يكي از دلايل همكاري دولت با اين انجمن آن بود كه، در ماههای پيش "الكساندر اشويتسير " رئيس انجمن مسيحيان ازبكستان در ملاقات با مقامات كميته دين، از آنان خواسته بود كه در امر انتقال و دسترسي به آثار دینی مسيحيان به داخل اين جمهوري، با اين انجمن همكاري كند.
بر اساس توافق حاصل‌شده، هم‌اكنون اين محموله شامل بيش از 2900 جلد انجيل، وارد اين كشور شده‌ است. طبق آمار رسمي، حدود 90 درصد جمعيت بيش از 28 ميليون و 500 هزار نفري ازبكستان مسلمان بوده و  9 درصد آنان مسحيان ارتدكس هستند.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

مسلمانان با خشونت مانع از رأی دادن مسیحیان مصر شدند

.همچنین گروهی از افراطیون مسلمان و اعضای اخوان المسلمین وارد کلیسای ابومکا شدند و به اعضای کلیسا گفتند که کلیسا مجوز ندارد و کسی اجازه پرستش در آن را ندارد. در همین حال یکی از مسلمانان پیشنهاد داد تا زمین كلیسا تبدیل به یك مسجد شود.
(به نقل از محبت نیوز)
گروهی از مسلمانان، مسیحیان قبطی را در روستایی به نام "رحمانیه کبلی" در استان نجع حمادی مورد حمله قرار دادند و در حالی که فریاد الله اکبر سر می دادند خانه ها، کلبه های کاهی و مغازه هایشان را سوزاندند و تخریب کردند.
به گزارش آژانس خبری مسیحیت پارسی، به نقل از سرویس خبری بین المللی آشوریان، کسی در این حمله کشته و یا زخمی نشد. بر اساس گزارشات، نیروهای امنیتی در هنگام حمله حضور داشتند اما مداخله ای نکردند. نیروهای آتش نشانی هم یک ساعت و نیم پس از حمله در محل حاضر شدند.
بنا به گفته های ساکنین مسیحی روستا انتخابات مجلس در مصر علت این حمله بوده است. سلفی های روستا می خواستند از رأی دادن مسیحیان که نیمی از جمعیت روستا را تشکیل می دهند جلوگیری کنند زیرا آنها می خواستند به دو کاندید میانه رو رأی دهند و طرفداری کاندیدا های سلفی را نمی کردند. یکی از شاهدین عینی گفت: "هیچیک از مسیحیان قادر به رأی دادن نبودند. به همین خاطر هم سلفی ها انتخابات را برنده خواهند شد." مسیحیان قبطی به اجبار از دادن رأی منع شدند.
شبکه تلویزیونی "وی" که بطور زنده حملات روستای رحمانیه را گزارش می کرد با فرمانده عثامه، مسئول امنیت رحمانیه تماس گرفت اما او گفت که "همه چیز مرتب است." این در صورتی است که تصاویر آتش سوزی خانه ها در تلویزیون پخش می شد. جوزف نصرالله از تلویزیون "وی" با نیروی امنیت رحمانیه صحبت کرد و آنها را از تصاویر آتش سوزی که در تلویزیون در سراسر آمریکا و خاورمیانه پخش می شد مطلع ساخت. این کار سبب شد که خودروهای امنیتی سریع اعزام شوند و تا اواخر بعدازظهر خشونت ها پایان پذیرد.
در حادثه ای دیگر، گروه بزرگی از سلفی ها و اعضای اخوان المسلمین وارد کلیسای ابومکا در بهتیم در استان قلیوبیه شدند. ایشان به اعضای کلیسا گفتند که کلیسا مجوز ندارد و کسی اجازه پرستش در آن را ندارد. یکی از مسلمانان گفت که زمین 1300 متری کلیسا جان می دهد برای ساخت یک مسجد و یک بیمارستان در کنار آن.
قرار بود که بعد از ظهر همان روز اسقف مارکوس از شهر شبر الخیمه برای افتتاح کلیسای نیمه ساز و همچنین مراسم عید ظهور بیاید. بنابه اظهارات شاهدین مسیحی، اسقف مراسم را لغو کرد و این امر سبب خشم حضاری شد که از علت این امر با خبر نبودند. یکی از شاهدین گفت که مسلمانان گفتند که برخواهند گشت.
محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

آمریکا باید در قبال امنیت پناهندگان ایرانی در خاک خود پاسخ‌گو باشد

.
دولت آمریکا‌، یا می‌باید پای‌بندی خود به کنوانسیون ژنو و کنوانسیون‌های بین‌المللی را در قبال رعایت حقوق پناهندگان و حفظ جان آن‌ها به‌شکل عملی ثابت نماید و یا از پذیرش پناهنده خود داری ورزد !
  

(به نقل از محبت نیوز)
به گزارش «مسیحیت پارسی» به نقل از رادیو كوچه، طی‌ روزهای گذشته شاهد مرگ دو پناهنده سیاسی ایرانی در آمریکا بودیم‌. اولین مرگ مربوط می‌شود به یکی‌ از مجروحان جنبش سبز که پس از مجروح شدن با گلوله از ناحیه سر‌، موفق به خروج از ایران شده و پس از ماه‌ها اقامت در شهر نیده ترکیه‌، به عنوان پناهنده وارد خاک ایالات متحده آمریکا گردیده بود‌. وی علیرضا صبوری نام دارد که در شهر بوستون آمریکا دچار عارضه مغزی شده و جان خویش را از دست داد. هنوز علت دقیق مرگ علیرضا صبوری اعلام نشده است و مشخص نیست که مرگ وی بر اثر عوارض ناشی‌ از مجروحیت وی بوده یا این‌که دلیلی‌ خارجی‌ موجب تشدید بیماری و در نهایت مرگ وی شده است‌؟ امکان توطئه‌ای در نزدیک کردن علیرضا صبوری به مرگ نمی‌تواند مطرح نباشد.
چگونه است که علیرضا صبوری با جراحات به مراتب شدیدتر و شرایط به مراتب وخیم و نامناسب‌تر در شهر کوچکی در ترکیه نمی‌میرد و در خاک آمریکا با این‌همه امکانات پزشکی‌ ،جان خود را از دست می‌دهد‌؟ در هر دو صورت توطئه یا مرگ ناشی‌ از عوارض صدمات مغزی به وی‌، دولت آمریکا مسوولیت حفظ جان این پناهنده را بر عهده داشته و در این‌مورد باید پاسخ دهد که چه سازمان یا ارگانی‌ مسوول ارایه خدمات پزشکی‌ به این پناهنده مجروح ایرانی بوده و دولت آمریکا در حفظ جان وی تا چه حد تلاش کرده است‌؟
دولت آمریکا می‌تواند در مرگ علیرضا صبوری نقش غیر‌مستقیم نیز داشته باشد ،به نحوی که علیرضا به دلیل اقتصادی و پزشکی‌ تحت فشار بوده باشد‌. فشار‌های رایجی که بیش‌تر پناهندگان با آن دست به گریبان هستند و علیرضا‌، توان تحمل آن‌ها را نداشته است. اختصاص فقط ۸ ماه بیمه‌ درمانی و مبلغ ناچیزی در حدود سی‌صد دلار در ماه برای پناهندگان سیاسی و مجبور کردن آن‌ها به انجام کارهای سنگین‌، نقض کنوانسیون ژنو و پروتکل‌های بین‌المللی در مورد حقوق سیاسی‌، اقتصادی و اجتماعی پناهندگان سیاسی میباشد‌.
پناهنده سیاسی تعریف خاص خود را دارد‌. یک پناهنده سیاسی‌، مهاجر جویای کار نیست که برای کسب در‌آمد به آمریکا آمده باشد‌. یک پناهنده سیاسی هرگز نباید به عنوان نیروی کار ارزان از طرف کشور پذیرای وی تلقی‌ شود.
پناهنده سیاسی کسی‌ است که بر اثر آزار دولت متبوع خود و پس از تحمل زندان و شکنجه از کشور خارج و پناهنده می‌شود و بسیاری از آن‌ها دچار صدمات جسمی‌ و روحی‌ شدیدی گشته و از انجام کارهای روزانه خود نیز عاجز‌اند.
محروم کردن این‌گونه پناهندگان از بیمه‌ درمانی و واداشتن آن‌ها به انجام کارهای سنگین، نقض تمامی معاهدات بین‌المللی میباشد.
پناهنده ناتوان، برای امرار معاش مجبور به کار می‌شود و اگر کار نکند عملن بدون هیچ‌گونه در آمد و بیمه درمانی در معرض بی‌خانمانی‌، گرسنگی و بیماری و مرگ قرار می‌گیرد.
البته شاید کسانی‌ ادعا کنند که از سوی دولت آمریکا به چنین افرادی حقوق «ناتوانی‌» پرداخت می‌شود‌. در پاسخ به این ادعا باید گفت که اولن این قانون، همه آمریکایی‌ها را شامل می‌شود و حقوق ویژه‌ای‌ برای پناهندگان محسوب نمی‌شود،
در ثانی این پروسه آن‌قدر طولانی و دارای تشریفات اداری زیادی میباشد که حتا خود آمریکایی‌ها نیز از طی‌ چنین پروسه‌ای‌ عاجز هستند و عملن امکان اقدام و انتظار برای پناهنده‌ای‌ که زبان انگلیسی‌ هم نمی‌داند و با تشریفات اداری آشنا نیست تقریبن صفر می‌شود.
دومین مرگ، مرگ دل‌خراش و ترور گلاره باقرزاده، دانش‌جوی ایرانی رشته پزشکی و از فعالان حقوق زنان ایرانی در شهر هیوستون آمریکا میباشد که به ضرب گلوله جان خویش را از دست داد‌. پلیس هیوستون جسد گلاره باقرزاده، دانش‌جوی ایرانی را حدود نیمه شب دوشنبه، پشت فرمان اتومبیلش در یک منطقه ثروت‌مندنشین شهر هیوستون پیدا کرد.
مرگ این دو پناهنده ایرانی در کم‌تر از یک هفته در خاک آمریکا‌، لزوم پرداختن به موضوع پناهندگان در آمریکا را بیش از پیش نشان می‌دهد و امیدواریم صاحبان قلم و تریبون در طرح پرسش در زمینه میزان پا‌ی‌بندی دولت آمریکا به کنوانسیون‌های بین‌المللی در قبال پناهندگان‌، بدون مصلحت‌اندیشی‌ و به روشنی از دولت آمریکا سوال نمایند.

محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی

باند قاچاق دختران 18 ساله به دوبی

.گزارشات رسانه های ایران به نقل از پلیس دبی حكایت از منهدم شدن باند قاچاق دختران  به دوبی را می دهد.
 
 
(به نقل از محبت نیوز)
به گزارش «مسیحیت پارسی» به نقل از رسانه های دولتی، مدیر اداره حقوق بشر پلیس دوبی از افزایش خانه‌های فساد و فحشا و قاچاق دختران به دوبی خبرداد و گفت: مکان‌های فساد و فحشا در دوبی رو به افزایش است.
سرهنگ محمد المر در کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که اداره حقوق بشر پلیس دوبی از افزایش خانه‌های فساد و فحشا در دوبی نگران است.
وی اظهار کرد: پلیس دوبی هفته گذشته گروهی از دختران را که از کشورهای مختلف به ویژه از کشورهای آسیای میانه به دوبی می‌آوردند تا به خانه‌های فساد و فحشا ببرند را دستگیر کردند.
المر با بیان اینکه این گروه دختران زیر ۱۸ سال را با روادید سیاحتی و توریستی به دوبی می‌آورند افزود: پلیس در حال تحقیق از متهمان است و در هفته آینده این افراد به دادگاه معرفی خواهند شد.
محمد سهرابی ، سعید معینی  & ابراهیم طباطبایی